مستر بین گرسنه است و به یک رستوران مدرن می رود و در این رستوران حیوانات دریایی و موجودات تازه و زنده سرو می شود و مستر بین می نشیند و برای او لیست غذاهای دریایی را می آورند و او چند غذا انتخاب می کند و برای او میگو و صدف زنده و تازه روی یخ می آورند برای خوردن و مستر بین تعجب می کند و گارسون می گوید بخورید و مستر بین می خواهد صدف را بخورد و صدا زنده است و حرکت می کند و آن را سریع قورت می دهد و نزدیک است بالا بیاورد و همه مستر بین را نگاه می کنند …
مستر بین در ورزشگاه لباسش را عوض کرده و در رختکن گذاشته و در هنگام خروج شلوارش را نمی بیند و کسی شلوار او را برده است و بدنبال شلوارش می گردد و در دستشویی رفته و یکی در حال توالت کردن است و اندام جنسی او را می بیند و جیغ می زند از ترس و و یکی دیگر از توالت ها پر است و از زیر در داخل آن را نگاه می کند و شلوارش پای یکی دیگر است و فکری به سرش می رسد و از بالا آن فرد را مشغول می کند و از زیر در توالت پاهای آن فرد را گرفته و از زیر در توالت بیرون می…
مستر بین برای رفتن به دستشویی به توالت عمومی می رود و پس از اتمام کار خود برای شستن دستا خود به دستشویی رفته و لوله را باز کرده ولی آب ندارد و می بندد و باز لوله را وا می کند و آّ با فشار بیرون پاشیده و شلوار مستر بین خیس می شود و مستر بین نمی داند چه باید کند و فکر می کند و با دستمال هم بی نتیچه است و می رود بالای سینک ظرفشویی و شلوارش را جلوی خشک کن برقی دست گرفته و در همین حال یک آقایی وارد دستشویی شده و مستر بین خجالت کشیده و ادای یک برقکار…
مستر برای کار به هتلی رفته و پیش خدمت می شود و منتظر مهمان بزرگی ایستاده اند و می خواهند از او استقبال کنند و مستر بین داره تمرین می کند که اشتباهی از او سر نزند و کفش هایش را با شلوارش پاک می کند و دهنش بو می دهد و درون دهنش ادکلن می زند و نخ پیراهن پیشخدمت دیگری را در می آورد و بجای نخ دندان از آن استفاده می کند و در همین حال متوجه می شود زیپ شلوارش باز است و بسته نمی شود هر کاری می کند و دستش را درون شلوارش می کند و زیپش را با بدبختی می بن…
روز کرسمس هست و سال جدید میلادی تحویل شده و مستر بین خوشحال است و به عروسک خود هدیه می دهد و هدیه ها را درون جوراب گذاشته و هدیه مستر بین بر خرسش 2 عدد چشم هستند و با چسب به صورت عروسک می چسباند و خودش یک جوراب کادو گرفته است و برای موش درون خونه اش هم پنیر هدیه می دهد و برای غذای روز کریسممس یک بوقلمون بزرگ تهیه کرده است و شکم آن را خالی کرده و با مواد شکم آن را پر می کند و ساعتش در شکم بوقلمون گم می شود و بدنبال آن می گردد و سرش را درون شکم …
مستر بین در فرودگاهی در حال عبور از جلوی پلیس هست و شیطنت می کند و دستش را در کتش می کند و پلیس فکر می کند مسلح است و سمت مستر بین می روند و مستر بین با دیدن پلیس ها پا به فرار می گذارد و پلیس ها در بیسیم اعلام می کنند که فردی مسلح در حال فرار است همه دنبال مستر بین هستند و و اط همه طرف پلیس ها مستر بین را محاصره می کنند و به مستر بین می گویند باید تفنگت را از جیبتان خارج کنید و روی زمین بگذارید و و مستر بین دست در کتش کرده و دستش را شکل تفنگ در…
در این قسمت مستربین می بینید که آقای کستر بین برای خرید به فروشگاه می رود و شروع به گشتن در محصولات فروشگاه می کند و مستر بین تنگی نفس دارد از قسمت عطر زنانه عبور می کند و حالت خفگی به او دست می دهد و به زمین می افتد و سینه خیز از آن قسمت خارج شده و برای انتخاب مسواک و خمیر دندان به بخش محصولات بهداشتی می رود و مسواکی را باز میکند و یک مسواک سالم بر می دارد و در سبدش قرار می دهد و به بخش حوله رفته و یک حوله انتخاب کرده و آن را اندازه می کند و…
در این قسمت برای خرید مستر بین به فروشگاه می رود و دم فروشگاه صف طولانی گرفته شده و مستربین دیر رسیده و زرنگگی کرده و روز قبل آدمکی را جای آدم دم در فروشگاه قرار داده و با این کار دیر آمده و نفر اول است و با آمدن مستر بین در فروشگاه باز می شود و مستر بین برای خرید به داخل فروشگاه می دود و یک مبل خریداری می کند چون تخفیف دارد و همه عصبانی هستند از دست مستر بین و مستر بین وسایل خریداری کرده را درون ماشین گذاشته و صندلی خریداری شده را در ماشین جا…
مستر بین در طبیعتی زیبا منتظر ماشین است که سوار شود ولی هرچه می ماند کسی رد نمی شود و یک موتوری از دور می بیند که به او نزدیک می شود و هوا گرم است و سوار این موتور هم شود بهتر از اینجا ماندن است و به آقای موتور سوار می گوید سوارم کنید و سوار موتور می شود ولی موتور حرکتی نمی کند و خراب می شود و مستر بین سوار موتور شده و صاحب موتور در حال تعمیر موتور بوده و موتور تعمیر شده و راه می افتد و مستربین موتور را می راند و صاحب موتور نظاره گر ماجراست …
مستر بین هر کجا می رود برای همه مزاحمت ایجاد کرده و همه را اذیت می کند و این بار قصد دارد به رستوران برود و وارد رستوران شده و صف طوفانی است و می خواهد جلوتر برود فکری به سرش می رسد و چاقوی خانم جلویی را می برد و خانم می رود چاقو بیاورد و دستمال ظرف آقای جلویی را می اندازد و او هم میرود یکی دیگر بیاورد و نوبت مستر بین و آقایی دیگر می شود و آن فرد جلویی هرچه بر می دارد مستر بین چندین برابر از آن خوراکی را بر می دارد و در کنار میز آن فرد می نشیند…
این هم قسمتی دیگر از برنامه های خنده دار مستر بین و در این قسمت مستر بین می رقصد و مستر بین در بازاری در حال خرید است به همراه یک دستگاه پخش موسیقی و سی دی موسیقی می گیرد و دستگاه را روشن کرده و با هر آهنگ حرکاتی انجام می دهد و مردم در حال نگاه کردن به او هستند و و رقص هایی زیبایی انجام می دهد و لب خوانی می کند و پسری در حال فیلم برداری از اوست و او پسر را آورده و ازش می خواهد مانند مرده نقش بازی کند و او لب خوانی می کند و همه در حال نگاه کردنش …
در این بخش مستر بین از فروشگاهی رنگ و برس گرفته و باید ببرد منزل برای رنگ آمیزی منزل و هم چنین مبل بزرگی گرفته است ولی وسایل زیاد هستند و نمی شود در ماشینش جا کرد وسایل را و به فکر فرو رفته و مبل را در بالای ماشین جاسازی کرده و خوش روی سقف ماشین روی مبل نشسته و با برس و جاروهای خریداری شده روی پدال گاز ترمز فرمان می دهد و حسابی باحال رانندگی می کند و مردم در حال تماشای او هستند و و روی مبل بالای ماشین لم داده و رانندگی می کند و در همین حال در …
مستر بین برای بازدی از یک نمایشگاه وارد آنجا می شود و از همان ابتدا بای دیگران مزاحمت ایجاد می کند و در بخش عکس ها جلوی عکس ها می ایستد و نمی گذارد کسی نگاه کند و در بخش تمبر های قدیمی می رود و سرش را روی کلکسیون تمبر ها می گذارد و تمبرها به سر و پیشانی او می چسبند و آقایی در زیر چراغ در حال خوشنویسی است و چراغ را خاموش و روشن می کند و او را می ترساند و نوشته او خراب می شود و در قسمتی دیگر وسیله ای هست برای فشن کردن و سیخ کردن مو ها با الکترولیز…
کارتون زیبای مستر بین در یک کارگاه دو نفر در حال ساخت عروسک هستند و فردا برای فروش به بازار می آورند و مستر بین از راه می رسد و قصد بردن یکی از عروسک ها را دارد و عروسک ها را به ماشین خود بسته و حرکت می کند و صاحبان عروسک ها با ماشین مستر بین را تعقیب می کنند و مستر بین صاحبان عروسک ها را به درون رودخانه انداخته و صاحبان عروسک ها ناراحت اند و برای بردن عروسک ها به سمت مستر بین می روند و مستر بین صاحبان عروسک ها را به درختی می بندد و عروسک ها را …
مستر بین در خواب است که ساعتش شروع به زنگ بیدار باش کرده و مستر بین در خواب با پای خود در حال تهیه قهوه است و از خواب بیدار نمی شود تا ساعت 9 صبح می شود و ساعت را می بیند و می فهمد که دیرش شده است و کمی ورزش کرده و صورت خود را اصلاح کرده و در همین حال دستگاه ریش تراش به دماغش می چسبد و مشغول خوردن چای می شود و دیرش شده است و لباس هایش را در دست گرفته و با عجله سوار ماشین می شود و با لباس خواب سوار ماشین است و با عجله رانندگی می کند و پشت فرمان …
مستر بین در خانه خود جلوی تلویزیون نشسته است و تلویزیوت تصویری ندارد و مستر بین آنتنش را گرفته و به اطراف حرکت می کند تا شاید جایی را بگیرد و حرکات زیبایی با آنتن انجام می دهد و آنتن از دستم می افتد و درست می شود و وقتی کنار آنتن باشد تلویزیون تصویر دارد و مجبور می شود کنار تلویزیون بنشیند و آنتن قاطی کرده و با حرکات دست و پای مستر بین عمل می کند و مستر بین در حال فرار کردن از دست آنتن هست چون اگر تلویزیون می خواهد ببیند باید آنتن در کنارش باشد …